محمد رضامحمد رضا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره

نی نی نازم

دل درد مامانی

1390/11/2 19:21
984 بازدید
اشتراک گذاری

شیطونک مامانفرشتهدیروز مامانی کلی نگرانت شده بود استرس.

صبح که از خواب بیدار شدم دلم درد میکرد مثل این بود که سرما خورده.زود رفتم شیمکمو

گرم کردم و زیر پتو خوایبدم*بعد ٢_٣ ساعت که بیدار شدم  بهتر بودم بابایی هم از سر کار

زنگ میزد حال ما رو میپرسید*بعدش رفتیم خونه مامان جون  که ناهار بخوریم *

ولی تو مثل روزای قبل تکون نمیخوردی و لگد به شیمک مامانی نمیزدی  خیلی نگرانت

شدم مامان جون میگفت نگران نباش انشالله چیزی نیست خلاصه تا شب اعصابم خورد

بود .کلی قران خوندم و هی با خدا حرف میزدم که واست اتفاقی نیفته.بابایی هم رفته بود

قم واسه مراسم عزاداری(چون شب شهادت حضرت محمد(ص)و امام حسن(ع)بود).اون

شب رو خونه ی مامان جون خوابیدیم *صبح که با لگدای نازت پا شدم حالم خوب بود *خدارو

هزار مرتبه شکر کردم که تو باز مثل روزای دیگه پر تحرک شدی*هوراهورا

 

                          نی نی خسته

شیطونک مامان خواهش میکنم مامانی رو دیگه نگران و اذیت نکن مامانی بی تو میمیره

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نی نی نازم می باشد